استاد قاسميان پنجشب اول دهه اول ماه محرم الحرام را مهمان هيئت شهداي گمنام دانشگاه علم و صنعت ايران است. متن كامل سخنراني وي در ادامه آمده است:
السلام علیک یا ابا عبد الله و علي الارواح التی حل بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
شب اول ماه محترم محرم است. شنیدیم از بعضی بزرگان که همتای ماه رمضان است اگر ماه رمضان ماه مناجات و ارتباط مناجاتی با خداست ما محرم و دهه اول بخصوص که توسط اهل بیت بزرگ داشته شده(اصل در دهه اول محرم گریه و بکاست اصل انتقال معارف نیست این ها صرفا بهانه ایست برای اصل کار که گریه و بکاست) راه زیارت اهل بیت و ارتباط با خدا در قالب زیارت، اوجش در دهه اول محرم است. ان شاء الله خداوند چشمان ما را پر اشک گرداند. در عزای حسین بن علی خون گریه بکنیم. گفته اند وقتی یادی از امام حسین می آید فقره ای از آیه 73 سوره نساء را بخوانید:« يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا »ای کاش من با شما بودم و به آن فوز عظیمی که شما به آن نائل شدید، من هم نائل میشدم.
بحث امشب راجع به این آیه و آیات قبل و بعد این آیه است.من آیات 71 تا 73 را میخوانم این آیه و فقره ای از آیه ای که خدمتتان عرض شد در بستر چندان مناسبی نیست، یعنی راجع به آدمهای الکی خوشی است که راه دیگری را انتخاب میکنند، جور دیگری زندگی میکنند و توقع دارند انتخاب حسینی هم داشته باشند. همیشه این گونه بوده که کنار اهل بیت سخت ترین نوع انتخاب بوده است. کسانی که کنار اهل بیت زندگی میکردند، از همان بدو اسلام و در کنار پیغمبر بودند با سخت ترین مشکلات روبرو بوده اند، در کنار امیرالمومنین همین جور بوده در کنار سایر ائمه تا حضرت مهدی به همین گونه است.
لذا انتخاب حسینی کردن نکته دیگری است و با خوردن وخوابیدن و ایمانهای معمولی سازگار نیست. خود این آیات گویاست كه این انتخاب ساده نیست.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِيعًا »ای مومنین سپر برگیرید با مراقبت بزنید به قلب دشمن، نَفر کنید، کوچ کنید.در قرآن کریم مرتب از هجرت بحث شده که اصل هجرت یافتن ولی زمان است، از خود به در شدن به قصد یافت ولی زمان به این میگویند هجرت.این هجرت لزوما فیزیکی نیست.
داستانی تعریف میکنم. زراره در اواخر عمرش بعد از شهادت امام صادق در حواشی مدینه است. پسرش عبید الله را می فرستد تا تحقیق کند امام بعدی کیست؟ عبدالله افطح است یا موسی بن جعفر؟ بعد از اینکه پسرش برگشت، میبیند زراره از دنیا رفته به امام موسی بن جعفر این خبر را میدهند. ایشان میفرمایند: خداوند زراره را از مصداق این آیه قرار دهد که «وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا» جالب است که عبید الله مهاجرت کرده ولی امام میفرمایند زراره را مصداق این آیه قرار دهد. ان شا الله این مقدمه ای باشد برای هجرت که کلید واژه قرآنی است.
ثُبات جمع ثُبه است یعنی گروه گروه. این نفر و مهاجرت تنهایی نمیشود. یا گروه گروه یا همگی با هم هر دوی اینها «وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ» کسانی هستند بین شما که کندند، کوتاهی میکنند، انسان های نان به نرخ روز خوری هستند که منتظر حادثه ها هستند.«فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدًا» اگر مصیبتی به این گروه مهاجر که زده به قلب دشمن برسد، میگویند خدا به ما نعمت داد که با اینها نبودیم! خوب شد که چنین انتخابی نکردیم! «وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ» وقتی فضلی و نعمتی از جانب خدا برسد، غنیمتی بهدست آید، اینجاست که طوری سخن میگویند گویا هیچ سلبقه دوستی و رفاقتی بین شما و اینها نبوده. انگار وقتی کوس جبهه زده شد، به گوش اینها نرسید انگار که با اینها نبوده اند. اینها آدمهای الکی خوشاند. میگویند ای کاش من با اینها بودم و به فوز عظیم میرسیدم. این فوز عظیمی که که او منظورش است، لابد همان غنیمت است! شاید سر توصیه مراجعه به این آیه این است که این صرفا آرزوی بی پایه نیست.
ببینید پیکار از کار مومن نمی افتد، صورتش عوض می شود و گرنه مومن است و جهاد. در سوره محمد میفرماید «فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا» شما این ها را بکشید، و زمین را از خون آنها غلیظ کنید، سپس اسیر بگیرید تا اینکه بعدا با فدیه یا منّا آزاد کنید تا جنگ سنگینی اش را زمین بگذارد. از پیغمر سوال شد این جهاد کی سنگینی اش را زمین میگذارد؟
پیغمبر فرمود: از زمانی که من مبعوث شدم، این جهاد هست تا آخرین از فرزندان من با دجال روبرو شود. مگر میشود مومن با جهاد و قتال نباشد. مگر میشود زمانی باشد که انتخابی از جنس انتخاب حسینی نباشد. اگر زمانی باشد که انتخاب حسینی نباشد، چگونه خداوند میخواهد ما را بسنجد. میگویید امام حسین، بترسید و این را بگویید انتخاب زمان حسین انتخاب شاخص ها گل ها و بهترین ها بود. خیلی ها گوشه ای نشستند. خیلی ها به سپاه امام حسین نرفتند و به سپاه عمر سعد هم نپیوستند کسانی امام حسین را یاری نکردند. آنجا باید سریع انتخاب کنید و بهترین را هم انتخاب کنید این میشود انتخاب حسینی.زمان امیر المومنین هم همین بود حارث بن حوط حمدانی وسط جنگ جمل گیر افتاده به امام میگوید تو فکر میکنی که من فکر میکنم تو بر حقی و اینها باطل اند. امام فرمود«انک نظرت تحتک فحرت» تو بر زمین نگاه میکنی و متحیر شدی.
سرت را بالا بگیر و حق را بشناس.وسط جبهه جنگ جای متحیر شدن نیست.بعد پیشنهاد سومی به نظرش میرسد. میگوید حال که این جور شد من میروم با سعید بن مالک و عبدالله بن عمر گوشه ای مینشینم و نه به تو کمک میکنم نه به آنها. امام فرمود: این دو،دو اشتباه میکنند«لم یخذلا الباطل و لم ینصرا الحق» این ها نه باطل را رسوا میکند ونه حق را یاری میکنند.این چه انتخابی است. پیشنهاد حسین بن علی گوشه نشینی نیست، مبارزه و پیکار در متن است.این جور انتخاب هاست. شاید سر خواندن این آیه این است که فکر نکنیم آرزوهای باطل را «يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا » میگویند. آیه پایانی که می خواهم عرض بکنم«فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ » کسانی که مقاتله و پیکار در راه خدا میکنند فقط یک شرط دارد باید از دنیایش بگذرد.همه اش را بفروشد.این ها میشوند مجاهد فی سبیل الله. نه اینکه از برخی محبوب هایش بگذرد. این مقام ابرار است.« لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ»کسی به مقام ابرار نمیرسد مگر اینکه از بعضی محبوب هایش بگذرد.این محبوب ممکن است پول باشد،مدرک باشدوقت باشد. در این درجه (قتال در راه خدا) کلا باید بگوید: من از درمان و درد و وصل وهجران پسندم آنچه را جانان پسندد»
حسین بن علی پول ماو امکانات ما را نمی خواهد. از ما خود ما را میخواهد.در یکی از همین اردو زدن ها به عبید الله بن حر میرسند به او میگوبند بیا نمی آید. میگوید من تعداد زیادی اسب دارم آنها را میدهم. حضرت وقتی نا امید میشوند از خیمه بیرون می آیند این شخص میگوید اسب هایم را میدهم ها! حضرت میفرمایند من کی اسب خواستم از تو. انتخاب حسینی، دادن امکانت نیست خودت را بده،«وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا»ما اصلا آنی نیستیم که بخواهیم گمراه را به عنوان بازوان خودمان انتخاب کنیم.ما خودت را میخواهیم.انتخاب حسینی دادن امکانات نیست. در حاشیه بنشیند و پولش را بدهد.این نیست! خودت را بده. زندگی و حیات دنیایی ات را تقدیم کن.وگرنه آن بد نیست ولی حسینی نیست. حال پیکار که شود دو فرض وجود دارد:« وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ » کسی که در راه خدا پیکار میکندیا کشته میشود یا پیروز می شود هیچ فرض فراری وجود ندارد یا جانت را سر این کار می دهی یا پیروز می شوی.این میشود انتخاب «يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ »این در سوره انفال هست.در سوره انفال خدا میگوید«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا»اگر دیدید این کفار را به صورت انبوه«فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ »به آنها پشت نکنید. اینها گروه شده اند،هم پیمان شده اند،نشستند در شورای امنیت یک چیزی را تصویب کردند،زحف شدند کنار یکدیگر«فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ»
(خیلی بیان هم تحقیر آمیز است اگر لغاتش را بدانید دبر به اسفل اعضای پشت انسان میگویند)میگوید که این طور پشت نکنید،این کار را نکنید بعد میگوید«وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ »اگر کسی در این روزگار پشت بکند مگر در دو فرض«إِلاَّ مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ »یا دارد تاکتیک را عوض میکند متحرف است دارد میرود گوشه ای از زاویه دیگری بزند« أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ »یا میرود حیازت کند و گروه دیگری را بدست بیاورد و با آن گروه با همدیگر بزنند در غیر این دو فرض « فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ »این گرفتار غضب خدا میشود.آن و فرض هم فقط فرض تاکتیکی اند فرار نیست. در مقابل دشمن فرض فرار وجود ندارد« فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ »یا پیروز می شود یا کشته میشود.اگر اینطور شد « فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا»
ما حتما به او اجر عظیمی خواهیم داد. لذا اگر این دهه این ثمره را برای ما داشته باشد که واقعا انسان فکر کند تک تک یاران حسین چه انتخاب هایی داشتند ماه محرم را بردیم در غیر اینصورت صرفا« نشستند و گفتند و برخواستند» نمی گویم باطل است ولی از تمام ظرفیت های محرم استفاده نشده خطبه ای دارد امیرالمومنین که ان دو خط یک عالم حرف دارد.انسان را به حسین بن علی وصل میکند به امیرالمونین وصل میکند به پیغمبر هم وصل میکند نه! برو عقبتر به موسی و عیسی و آدم وصل میکندبه کل خلقت وصل میکند.
بعد از جنگ جمل شخصی آمد به امیرالمومنین گفت:«برادرم خیلی دوست داشت با شما در این جنگ بود. حضرت فرود:«هوی اخیک معنا» آیا واقعا دوست داشت با ما بود ؟ میگوید بله واقعا. حضرت فرمود «فقد شهدنا»پس قطعا با ما بود بعد اضافه میکنند نه تنها برادر توبلکه«فقد شهدنا فی عسکرنا هذا اقوام فی اصلاب الرجال و ارحام النساء» کسانی در این جنگ با ما بودند که در صلب پدرانشان و در رحم مادرانشانند و هنوز به دنیا نیامده اند.اینها در این جنگ با ما بودند از کجا فهمیده میشود؟
زمان اینها را بیرون خواهد داد و ایمان به واسطه کار اینها تقویت خواهد شد.مگر ما در جمل و صفین چه میکردیم؟میخواستیم ایمان را تقویت کنیم.اگر کسی در هر لباسی به جریان ایمان کمک کرد در همان انتخاب بود.اگر هوایش این بود که با امیرالمونین باشد این با امیرالمونین بوده باحسن بن علی بوده و... این فرد تاریخ را به هم وصل کرده.آن کسانی که انتخابشان حسینی بود موقع جبهه صندلی و دانشگاه را رها کردند« يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ »توانستند دل بکنند.به شمای دانشجو میگویم.یک وقت هست از همان ابتدای ورود به دنشگاه حواست به این است که مدارک بالاتر را در غرب بگیری و همان جا بروی برای آنها کار کنی دیگر تو را به خدا نگو « يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ »
می خواهد یک زندگی نرم و لطیف برای خودش داشته باشد. کسی که چنین انتخابی دارد دیگر انتخاب حسینی نیست. فکر نکند آنجا چهارتا دعای کمیل برای خودش میخواند عجب! فکر نکند سینه زنی میکند عجب! انتخاب حسینی کردم!این را نگویدکسی که آب در آسیاب دشن میریزدو میگوید « يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا » زهی خیال باطل.برای همین است که انتخابها سخت است عزیز من. کنار ائمه برای همین سخت است همیشه سخت بوده همیشه کنار ائمه خوشی نبوده. سخت ترین زندگی ها بوده ولی در عین حال شیرین و لذت بخش بوده.برای همین از این زاویهکه نگاه میکنیم حال اصحاب ابی عبدالله واقعا فاجعه است.30 هزار نفر اصلا اعداد غریب است.5 هزار نفر تیر انداز یکدفعه تیر میاندازند به بدن ابی عبدالله ولی از امام محمد باقر پرسیدند حال اصحاب کربلا در روز عاشورا چگونه بود؟ حضرت یک انگشت را لای انگشت دیگر قرار دادند و گفتند همین قدر! این قدر درد بود برای آنها.برای همین است که هرموقع ابی عبد الله به شهادتش نزدیکتر میشد صورتش بشاشتر میشد.شهدا همین گونه بودند آنهایی که زیر خیمه ابی عبد الله به پیمان ابی عبدالله جواب دادند که حضرت چراغ ها را خاموش کردند:«هر که میخواهد برود برود» که این بدترین حرف است به مجاهد بگویند تو مرخصی!برو! اصحاب به ضجه افتادند به گریه افتادند. آنهایی که آنجا در خیمه ابی عبد الله اینجا شهدای دانشگاه شما هستند همانها هستند پای همان عملیات هستند. این میشود انتخاب حسینی. ان شا الله به احترام این ماه و به نگاه ابی عبدالله به ما،در این ماه کسی شویم که زیر خیمه ابی عبدالله زندگی کرده باشیم «روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده، تا چو حافظ سر جام و جهان بر خیزم»
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : متن سخنراني حاج آقا قاسميان, دانشگاه علم و صنعت, شب اول محرم, انتخاب حسيني چيست, ,